Ħ£§£ħ−ヌ¤M

§ قحط همدم است من به خوشامدگویی تابلوی خیابان هم دلخوش میشوم§

Ħ£§£ħ−ヌ¤M

§ قحط همدم است من به خوشامدگویی تابلوی خیابان هم دلخوش میشوم§

سکان دنیا

سکان را به من بده
خدا با لبخندی مهر آمیز به من می گوید (( آهای دوست داری برای مدتی خدا باشی و دنیا را برانی؟ ))
می گویم (( البته به امتحانش می ارزد.
کجا باید بنشینم ؟
چقدر باید بگیرم ؟
کی وقت نهار است ؟
چه موقع کار را تعطیل کنم ؟ ))
خدا می گوید (( سکان را بده به من! فکر میکنم هنوز آماده نباشی ))

(( شل سیلور استاین ))

نظرات 1 + ارسال نظر
پریسا جمعه 20 آذر 1388 ساعت 02:48 ب.ظ http://www.hajmesabz.blogsky.com

وووووو!عالی بود!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد