Ħ£§£ħ−ヌ¤M

§ قحط همدم است من به خوشامدگویی تابلوی خیابان هم دلخوش میشوم§

Ħ£§£ħ−ヌ¤M

§ قحط همدم است من به خوشامدگویی تابلوی خیابان هم دلخوش میشوم§

دیگه حال و هوای نوشتن ندارم ...

خونم داره از بین میره

نمیدونم چی کار کنم

فقط هراز گاهی سری به این خونه  درب و داغون مبزنم که بگم مال منه.

نمیدونم .....

                                        


حتی نگفتیم خداحافظ

تو هم رفتی ، مثل همۀ قصه های تکراری زندگی من حالا تو فقط ، تکرار دوباره یک قصۀ کهنه هستی

دیگر نه اصراری به ماندنت و نه انکار رفتنت.... هیچ چیزی در من نیست جُز مشتی تصویر و خاطره که می گذارم توی صندوقچه کنار همۀ رفته ها
تو باور کن که من خوشبختم و به بختِ خویش، خوش خیال می خندم و نمی خواهم بزرگ شوم و فقط می خواهم برای بزرگ شدنم رویا ببافم. با سری که روی شونه های خودم گذاشتم نه شانۀ دیگری که به هیچ شانه ای امیدی نیست.

چه دلتنگ باشم و چه نباشم ...

باور کن می روم و دیگر به هیچ هوایی برنمی گردم. حتی آفتابی ترین هوا هم گرمم نمی کند ، بس که اینجا سرد است.

هوای عاشقی هایم حواله به همان دلتنگی های گاه و بیگاه. بگذار فقط خاطره باشند و چند خطی روی بی خطی های این گذر ، برای دلم که طعمش را یدک بکشد...

برای فرداها که آن هم نمی دانم برای چه؟! برای خالی نبودن عریضه و شاید غریزه... اصلا دلم میخواهد آنقدر در رفتن فرو روم که راه بازگشت را گم کنم و هی دور شوم و دور شوم...

می بینی؟

بس که اندوه به جانم بارید ، خرافات مثل علف هرز در حرفهایم رویید

از اندوهگین بودنم که فاکتور بگیری ، انگار حالم خوب است و دلتنگی ها را هم خیالی نیست و گور بابای زندگی که خیال منبسط شدن ندارد... !


مراقب خوبیاتون باشید
نظرات 2 + ارسال نظر
مصی چهارشنبه 29 دی 1389 ساعت 03:05 ب.ظ http://www.pishihot.blogfa.com

سلام عزیزو. مر سیییییییییییییییییییییییییی آپ!!!!! من لینکیدمت. توام اگه دوست داشتی آتیشی منو بلینک.

نیره پنج‌شنبه 30 دی 1389 ساعت 08:56 ب.ظ

واااااااااااااااااااای سانی قالبت چه محشــــــر شده!

مبارکت باشه خانومی :*:*:*:*

آره راست میگی انتظار خیلی چیز ِ مزخرفیه!

کامنت پست قبل رو اینجا میذارم:
سانی می دونستی محشر ترین پستت یعنی نوشته ات هممین بود؟
خیلی قشنگ بود کاملا مشخص بود که دیگه خالی شدی از تمام غم و غصه ها...
خیلی خوشحال بودم با تک اک کلماتی که نوشته بودی ذوق کردم و لبخند زدم از ته دلم...
خیلی خوشحالم که دوست خوب و مهربونی مثل تو دارم...
همیشه خوشحال باش باشه/
خوشحال میشم جواب کامنتم رو بدی

مرسی بابیت تبریکت.
از تو و داداشی ممننونم که خیلی کمکم کردید.
راستی اون متن پاین مال خودم نیست ولی خیلی با وضعیت من هم خونی داشت منم گذاشتمش.
بازم مرسی که بهم سر زدی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد